2024-03-29T10:18:52Z
https://rip.urmia.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=3097
پژوهش های میوه کاری
2538-4376
2538-4376
1396
2
2
بهینهسازی شرایط کشت بافت برای ریزازدیادی پایه سیب MM111
عاطفه
مشاری نصیرکندی
بهمن
حسینی
علیرضا
فرخزاد
لطفعلی
ناصری
خدیجه
آقایی
فن­آوری کشت بافت گیاهی برای تکثیر گیاهان در سطح وسیع استفاده می­شود. ازدیاد پایه سیب MM111 به روش کشت بافت اغلب باعث تولید گیاهانی با رشد سریع می­شود. پژوهش حاضر با هدف بهینه­سازی شرایط ازدیاد درون شیشه­ای پایه­ سیب MM111 و بررسی اثر محیط­های کشت پایه، تنظیم­کننده­های رشد گیاهی مختلف بر پرآوری و ریشه­زایی این پایه در قالب سه آزمایش جداگانه انجام گردید. در آزمایش اول، اثر پنج نوع محیط کشت پایه، شامل محیط کشت پایه MS، 1.5MS، 2MS، WPM و B5، بر تعداد و طول ریزشاخه پرآوری شده، در آزمایش دوم اثر دو نوع تنظیم­کننده رشد گیاهی BAP و TDZ در غلظت­های صفر (شاهد)، 2/2، 4/4 و 8/8 میکرومولار بر صفات رویشی تعداد ریزشاخه، طول ریزشاخه، تعداد گره و طول میانگره و در آزمایش سوم، اثر دو نوع محیط کشت پایه MS و ½MS همراه با دو نوع اکسین در غلظت­های صفر (شاهد)، 35/7، 7/14 و 05/22 میکرومولار IBA و در غلظت­های صفر (شاهد)، 05/8، 11/16 و 16/24 میکرومولار NAA بر صفات تعداد و طول ریشه در سه و چهار روز نگهداری در تاریکی بررسی گردید. سازگاری گیاهچه­های درون شیشه­ای در بسترهای کشت پرلیت درشت، پرلیت ریز، پرلیت با پیت­ماس (1:1) و پیت­ماس بررسی شد. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمایش اول، حداکثر میزان پرآوری (66/13 ریزشاخه به ازای هر ریزنمونه) در محیط 2MS مشاهده گردید. در آزمایش دوم، BAP در افزایش میزان پرآوری، تعداد گره و کاهش طول میانگره موثرتر از TDZ بود. حداکثر میزان پرآوری (66/8 ریزشاخه به ازای هر ریزنمونه) در غلظت 4/4 میکرومولار BAP مشاهده گردید. بر اساس نتایج آزمایش سوم، بیشترین تعداد ریشه با میانگین 65/2 ریشه به ازای هر ریزنمونه در محیط کشت MS به همراه 05/8 میکرومولار NAA مشاهده گردید.
ازدیاد درون شیشهای
پایه رویشی
سازگاری
محیط کشت
2018
01
21
1
16
https://rip.urmia.ac.ir/article_120568_b5d3119e0610f5e124ca5936c10ce531.pdf
پژوهش های میوه کاری
2538-4376
2538-4376
1396
2
2
تعیین نواحی مستعد کشت انگور در شهرستان بوکان با استفاده از GIS
کمال
جمشیدی
آمایش سرزمین و استفاده صحیح و متناسب از منابع و داده­های طبیعی و ویژگی­های محیطی از اصول مهم توسعه پایدار به شمار می­آید. پژوهش حاضر در این راستا و باهدف یافتن مکان­های مناسب برای کشت انگور در سطح شهرستان بوکان انجام گرفت. نوعِ تحقیق؛ توصیفی- اکتشافی و شیوه گردآوری داده­ها کتابخانه­ای بود. جهت انجام این مهم چهارده عامل طبیعی تأثیرگذار در رشد انگور شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، خاک­شناسی، زمین­شناسی، کاربری اراضی، تبخیر و تعرق، سرعت باد، رطوبت نسبی، سرمای زمستانه، بارش، میانگین حداقل­ها و حداکثرهای دما و میانگین دمای روزانه بر پایه­ی نقشه­های مبنا در مقیاس 000,1:50 پس از استخراج، بر پایه­ی روش AHP ارزش­گذاری و اولویت­بندی شدند. سپس با استفاده از GIS و سایر نرم­افزارهای مرتبط به­منظور یافتن نواحی مناسب برای کشت انگور مورد شناسایی و تجزیه ­و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می­دهد که حدود 5/30% مساحت شهرستان شرایط بسیار مناسب و مناسب را دارا است که به ترتیب حائز اولویت اول و دوم می­باشند که از لحاظ جغرافیایی در نواحی شمالی و شمال غربی شهرستان توزیع شده است. عمل­آوری انگور در بقیه­ی 5/69% مساحت شهرستان شامل نواحی جنوبی، شرقی و مرکزی تناسبی با آب، هوا و خاک منطقه ندارد.
انگور
آمایش سرزمین
روش AHP
عوامل طبیعی
2018
01
21
17
40
https://rip.urmia.ac.ir/article_120569_0f7bd779524db0323eba638dd8f2803f.pdf
پژوهش های میوه کاری
2538-4376
2538-4376
1396
2
2
تأثیر ژنوتیپهای مختلف گردهزا بر برخی ویژگیهای کمی، کیفی و عملکرد خرمای کشت بافتی رقم "زاهدی"
مصیب
سیاه سر
مسعود
خضری
ایرج
توسلیان
خرما یکی از مهمترین محصولات باغی کشور می­باشد و کیفیت و عملکرد میوه این درخت تحت تأثیر فاکتورهای مختلفی به ویژه نوع منبع گرده می­باشد. به منظور بررسی تأثیر منابع مختلف گرده­ بر خصوصیات کمی و کیفی میوه خرمای کشت بافتی رقم"زاهدی"، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه ژنوتیپ گرده زا (M001، M002 و M003) و مراحل مختلف رشدی میوه (خارک، رطب و تمر) و در چهار تکرار انجام گردید. خصوصیات کمی و کیفی میوه در مراحل مختلف رشدی میوه (خارک، رطب و تمر) اندازه­گیری شد. نتایج نشان داد که طول، قطر، وزن میوه و هسته، pH، اسیدیته قابل تیتر (TA)، مواد جامد محلول(TSS) وTSS/TA، قند­کل و عملکرد تحت تأثیر ژنوتیپ گرده­زا و مرحله رشد میوه واقع شده است. در همه ژنوتیپ­های مورد مطالعه، اندازه و حجم میوه و هسته و مقدار TA میوه از مرحله خارک به مرحله تمر کاهش و مقدار TSS، pH، نسبت TSS/TA و مقدار قند کل افزایش معنی­داری یافت. مشخص گردید که ژنوتیپ نر M003 در مقایسه با سایر ژنوتیپ­های نر مورد بررسی، باعث بهبود خصوصیات کمی و کیفی میوه و در نهایت افزایش عملکرد (9/28 کیلوگرم) خرمای رقم "زاهدی" می­گردید.
تشکیل میوه
زنیا
متازنیا
منبع گرده
2018
01
21
41
53
https://rip.urmia.ac.ir/article_120570_91347aa82a1e3a2884915f0eda215f13.pdf
پژوهش های میوه کاری
2538-4376
2538-4376
1396
2
2
تأثیر تاریخهای کشت بر رشد و درصد زندهمانی موز رقم "Dwarf Cavendish"
ابراهیم
لطیفیخواه
سیده مینا
طباطبایی
عزیز
تراهی
حجت
دیالمی
با هدف دستیابی به مناسب­ترین تاریخ کاشت موز رقم دوارف کاوندیش آزمایشی از مردادماه سال 1392 به مدت 2 سال و 6 ماه در مزرعه تحقیقاتی زرآباد واقع در 185 کیلومتری غرب شهرستان چابهار اجرا گردید. کشت در نیمه مرداد و نیمه اسفند ماه سال 1392 باعث شد که بیشترین وزن خوشه به ترتیب با 14 و 29/13 کیلوگرم مربوط به تاریخهای کاشت فوقالذکر باشد در صورتی که کشت در پانزدهم تیرماه 93 کمترین وزن خوشه (33/5 کیلوگرم) را داشت. نتایج آماری در خصوص درصد زنده­مانی نشان داد که بین تیمارهای مختلف اختلاف معنی­داری وجود داشت، به طوری که تاریخ کاشت 15 مرداد و 15 اسفند سال 1392 به ترتیب با 1/98، و 98 درصد زنده­مانی به عنوان بهترین تاریخ کاشت مشخص شدند و گیاهان کشت شده در پانزدهم تیرماه سال 1393 کمترین میزان زنده­مانی پاجوش (6/77 درصد) را نشان دادند. تاریخ­های کشت مختلف همچنین اثر معنی­داری بر تعداد پاجوش، تاریخ گلدهی و وزن خوشه داشتند. بیشترین تعداد پاجوش رشد کرده روی بوته مادری مربوط به پانزدهم مهر 1392 و کمترین آن مربوط به 15 فروردین و 15 اردیبهشت 1393 بود. کاشت در 15 آذر 1392 و کاشت در نیمه بهمن 1392 به ترتیب کمترین (318 روز) و بیشترین (421 روز) زمان از کاشت تا شروع گلدهی را داشتند.
پاجوش
تاریخ گلدهی
درصد زندهمانی
دوارف کاوندیش
2018
01
21
54
64
https://rip.urmia.ac.ir/article_120572_2d6d06ff0065b0e8eafa3b82ae3fc097.pdf
پژوهش های میوه کاری
2538-4376
2538-4376
1396
2
2
بررسی اثر اسید سالیسیلیک در افزایش عمر انبارمانی و کیفیت پس از برداشت انگور رقم سلطانی
حنیفه
سیدحاجیزاده
وحید
صدقیه
فهیمه
قلیزاده وکیلکندی
با توجه به افزایش روز افزون تقاضا برای مصرف تازهخوری انگور، وجود محدودیتهایی در خصوص نگهداری و انبار­مانی، موجب کاهش عمر انباری و قفسهای محصول میشود. اسید سالیسیلیک در برطرف کردن اثرات سوء تنشهای زنده و یا غیر زنده مثل دمای پایین نیز نقش مهمی دارد. به منظور بررسی اثر تیمار اسید سالیسیلیک در حفظ کیفیت انگور رقم سلطانی؛ آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با غلظت­های 0، 1، 2 و 4 میلیمولار سالیسیلیک اسید، شستشو با آب مقطر و بدون شستشو (شاهد) در 3 تکرار انجام گرفت. انگور­ها به مدت شش هفته در سردخانه با رطوبت نسبی 90 درصد و دمای 1 درجه سانتی­گراد نگهداری شدند و نمونه برداری بصورت هفتگی انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که اسید سالیسیلیک موجب کاهش سرمازدگی و حفظ کیفیت میوهها میشود. همچنین تیمار اسید سالیسیلیک موجب افزایش پرولین، کربوهیدرات کل، فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز و کاهش میزان H2O2 می­شود. بیشترین مقدار کاروتنوئید کل مربوط به تیمار اسید سالیسیلیک 4 میلیمولار در هفته دوم بود. اما با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش میتوان تیمار اسید سالیسیلیک 2 میلیمولار را به عنوان یک تیمار مناسب جهت افزایش عمر انبارمانی انگور سلطانی پیشنهاد کرد.
Vitis vinifera
آنزیم های آنتی اکسیدانی
کیفیت خوراکی
کاروتنوئید
2018
01
21
65
81
https://rip.urmia.ac.ir/article_120573_5d847867695f542fec76981ee757e847.pdf
پژوهش های میوه کاری
2538-4376
2538-4376
1396
2
2
ارزیابی اثر روغن سویا بر برخی شاخصهای فیزیولوژیکی مرتبط با تحمل به سرما در انگور رقم "بیدانهسفید"
موسی
رسولی
پروانه
روستایی
آرش
بابایی
پوشاندن تاکستان یکی از روش­های رایج در افزایش تحمل تاک­ها نسبت به تغییرات دمایی است و روغن­ها از جمله ارزان­ترین پوشش­ها هستند. به منظور مطالعه فیزیولوژیکی تأثیر پوشش روغن سویا بر جوانه­های انگور، محلول­پاشی در غلظت­های 0، 5 و 10 درصد روی انگور رقم "بیدانه­سفید" درقالب طرح بلوک کامل تصادفی در اوایل پاییز و اواخر زمستان سال 1391 در سه تکرار (بلوک) و شش تاک برای هر تکرار انجام شد. نمونه­برداری در سه نوبت (ماه­های دی، بهمن و اسفند) در طول زمستان و دو نوبت (مرحله­های 3-4 برگی جوانه­ها و آغاز شکوفایی گلها) در بهار سال 1392 انجام شد. نتایج مقایسه میانگین­ها نشان داد که در فصل زمستان پوشش روغن سویا تنها در ماه اسفند اثر مثبتی روی تاک­ها داشت و با افزایش میزان کربوهیدراتهای محلول موجب کاهش نشت الکترولیت­های جوانه نسبت به شاهد شد. در فصل بهار تیمار 5 درصد روغن سویا در مرحله 3-4 برگی جوانه­ها موجب افزایش محتوای پرولین و کاهش محتوای مالون­دی­آلدهید شد که می­تواند بیانگر تأثیر مثبت این غلطت در حفاظت از غشاء در برابر دماهای پایین باشد. البته غلظت 5 درصد تأثیر منفی بر محتوای رنگیزه­های فتوسنتزی داشت. در طول فصل بهار، تیمار 10 درصد روغن سویا باعث افزایش محتوای کربوهیدرات­های محلول، پروتئین و فعالیت آنزیم­های پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و پلی­فنل اکسیداز شد. به طور کلی نتایج نشان داد که روغن سویا برای حفاظت تاک از سرما در فصل زمستان مناسب نیست. استفاده از غلظت 5 درصد روغن سویا جهت تأخیر در شکوفایی جوانه­ها در بهار و فرار از سرمازدگی بهاره مناسب ­است اما باید همزمان با رویش جوانه­ها از سایر کودها جهت افزایش رنگیزه­ها و تقویت عملکرد تاک استفاده شود تا تأثیر منفی روغن روی کاهش رنگیزه­ها جبران شود.
پروتئین
پرولین
رنگیزههای فتوسنتزی
مالوندیآلدهید
نشت الکترولیتها
2018
01
21
82
95
https://rip.urmia.ac.ir/article_120574_04391e4b36abbbcf6c96ddb6427bb86c.pdf
پژوهش های میوه کاری
2538-4376
2538-4376
1396
2
2
بررسی اثر کاربرد اسید هیومیک بر خصوصیات کمی و کیفی میوه کیوی رقم هایوارد
هادی
محمودی
علی اکبر
شکوهیان
علی
اصغری
علیرضا
قنبری
مواد هیومکی شامل موادی هستند که محتوای مواد مغذی خاک را بهبود می­بخشند و دسترسی به مواد غذایی را افزایش می­دهند. به منظور بررسی اثر کاربرد اسید هیومیک روی خصوصیات کمی و کیفی میوه کیوی رقم هایوارد، آزمایشی در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با هفت سطح کاربرد برگی و خاکی اسید هیومیک در غلظت­های شاهد، دو، چهار و شش کیلوگرم در هکتار در چهار تکرار در طی سال­های 94-95 در یکی از باغات کیوی شهرستان تالش در استان گیلان انجام شد. در این پژوهش صفات مورد اندازهگیری شامل وزن میوه، سفتی میوه، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، ویتامین ­ث، pH آب میوه ، فنل کل و عملکرد میوه می­باشد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده­ها نشان داد که تیمار اسید هیومیک روی وزن و عملکرد میوه، ویتامین ­ث و مواد جامد محلول در سطح p.
سفتی میوه
فنل کل
عملکرد
مواد جامد محلول
ویتامینث
2018
01
21
96
108
https://rip.urmia.ac.ir/article_120575_710ee3c47ab57d28207187e16339dee7.pdf
پژوهش های میوه کاری
2538-4376
2538-4376
1396
2
2
تأثیر اسید هیومیک بر برخی ویژگیهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی توتفرنگی رقم سابرینا تحت شرایط تنش شوری
پیام
خدامرادی
جعفر
امیری
بهنام
دولتی
شوری به­عنوان یک فاکتور محیطی مهم محدود کننده تولید محصولات کشاورزی محسوب می­شود. به­منظور تعیین اثر اسید هیومیک بر برخی ویژگی­های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی در توت­ فرنگی رقم سابرینا در شرایط تنش شوری، آزمایش گلخانه­ای با سه فاکتور شامل دو روش کاربرد اسید هیومیک (محلول­پاشی برگی، کاربرد در محیط کشت)، سه غلظت اسید هیومیک (صفر، 300 و 600 میلی­گرم در لیتر) و سه سطح شوری ناشی از کلرید سدیم (صفر، 20 و 40 میلی­مولار) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش سطوح شوری در محلول غذایی، طول ریشه، سطح برگ، وزن تر و خشک برگ، کلروفیلa ، b و کلروفیل کل کاهش یافت. همچنین تحت تأثیر شوری، محتوای نسبی آب برگ کاهش، اما میزان نشت یونی غشاء سلول­های برگ، کارتنوئید و میزان مالون­دی­آلدئید افزایش یافت. تحت شرایط تنش شوری، کاربرد اسید هیومیک باعث بهبود رشد رویشی شد و میزان نشت یونی کاهش یافت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کاربرد تیمارهای اسید هیومیک (به ویژه غلظت 600 میلی­گرم در لیتر) می­تواند بعضی از اثرات منفی ناشی از تنش شوری را در توت فرنگی رقم سابرینا تعدیل نماید.
توت فرنگی
شاخصهای رویشی
کلروفیل کل
مالوندیآلدئید
نشت یونی
2018
01
21
109
135
https://rip.urmia.ac.ir/article_120576_fde9ea00167de81d38b569640d40a582.pdf