بررسی توابع همبستگی کانونی صفات مورفوفیزیولوژی و بیوشیمیایی انگور یاقوتی سیستان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل. ایران

2 استادیار پژوهشکده کشاورزی، دانشگاه زابل. ایران

3 دانشجوی دکترای حشره شناسی کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک. ایران

10.30466/rip.2022.54003.1215

چکیده

انگور یاقوتی سیستان زودرس­ ترین انگور ایران است و با توجه به شرایط آب و هوایی خاص این منطقه بهترین محصول اقتصادی و تجاری را تولید می­ کند. این پژوهش برای تبیین همبستگی توابع کانونی بین صفات مورفوفیزیولوژی و بیوشیمیایی رقم انگور یاقوتی سیستان در پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل انجام شد. صفات مورد مطالعه شامل مواد جامد محلول، اسیدیته کل، شاخص طعم، اسید آسکوربیک (صفات بیوشیمیایی) و کیفیت میوه، درصد پوسیدگی، درصد ریزش حبه­ ها، درصد کاهش وزن خوشه­ ها و ماندگاری پس از برداشت (صفات مورفوفیزیولوژی) بود. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار ویژه برای آزمون همبستگی کانونی مربوط به آزمون Hotelling-Lawley Trace و کمترین مقدار ویژه مربوط به آزمون Wilks' Lambda به ترتیب 2/76 و 0/19 است. در بین متغیرهای تابع کانونی مربوط به صفات بیوشیمیایی، متغیر کانونی سوم با 58 درصد بیشترین سهم را در تبیین صفات نشان داد. دو متغیر کانونی اول و دوم به ترتیب دارای 22 و 15 درصد سهم بودند. متغیرهای تابع کانونی مربوط به صفات مورفوفیزیولوژی به ترتیب 32، 23 و 13 درصد را تبیین کردند. به‌طورکلی نتایج معادلات کانونی صفات متقابل نشان داد هر چه میزان مواد جامد محلول در انگور سیستانی بالا باشد، کیفیت میوه و ماندگاری پس از برداشت انگور یاقوتی بالاتر می­ رود درحالی‌که درصد پوسیدگی، درصد کاهش وزن خوشه و درصد ریزش حبه ­ها کاهش می­ یابد. هم­چنین هر چه اسیدیته کل در میوه بالا می­ رود میزان ماندگاری پس از برداشت بیشتر و درصد کاهش وزن خوشه کاهش می­ یابد.

کلیدواژه‌ها